از اعتماد در جلسهی رواندرمانی زیاد خوانده و شنیدهایم. اتحاد درمانی یک سنگ بنا برای درمان موثر است؛ اگرچه، اتحاد کلمه ای است که باری مساوی بر دوش دو طرف رابطه میگذارد و فرایندی است که باید درمانگر و درمانجو هر دو در آن نقش فعال داشته باشند، وقتی از “اعتماد” برای شکلگیری این اتحاد صحبت میشود عمدتا منظور سخن، اعتماد درمانجو به درمانگر است.
پیشینه اتحاد درمانی
محتوای مربوط به اتحاد درمانی، گسست اتحاد و فرایندهای رفع گسست در اولین همایش بین المللی پژوهش و نوآوری در روانشناسی، با نگاهی ویژه بر درمانهای فراتشخیصی، در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۲، توسط دکتر پیمان دوستی به صورت سخنرانی در سالن همایش، ارایه شده است.
سه نقطه در اتحاد درمانی
توافق بین مراجع و درمانگر در مورد وظایف درمان (مانند دنبال کردن تمرینها توسط مراجعه کننده)
توافق بین مراجع و درمانگر در مورد اهداف درمان (ما در جلسات به دنبال چه چیزی خواهیم بود)
رابطه ای حد و مرز دار توام با همکاری متقابل بین مراجع و درمانگر
چرا یک رابطه درمانی قابل اعتماد بسیار مهم است؟
اکثر مردم هنگامی که در اطراف افرادی هستند که به آنها اعتماد دارند، همانند خود واقعی خود رفتار میکنند.(بدون نقاب و نقش بازی کردن) این به دلیل آن است که اغلب مردم هنگامی که با دوستان نزدیک یا اعضای خانواده خود هستند آزاد و رها میشوند.(خودمونی) با این حال، برخی از افرادی که به دنبال درمان هستند در واقع ممکن است در اطراف عزیزانشان احساس ناراحتی بکنند.
درمانگران حرفه ای تشخیص میدهند که ایجاد رابطه درمانی نزدیک، ضروری است، برای کمک به مراجعان برای ریلکس کردن، کاهش مقاومت مراجع و صحبت صادقانه در مورد مسائلی که بر آنها تاثیر میگذارد، ضروری است.
چندین فاکتور وجود دارد که ممکن است باعث شود مراجع در طی درمان احساس تنش و بی اعتمادی کند.
برخی از این عوامل عبارتند از:
سابقه آسیب
داشتن تجربه گذشته منفی در درمان
احساس اینکه انگار او برخلاف میلش مجبور به درمان شده است
ترس از قضاوت توسط درمانگر اگر فلان چیزها را به او بگویم
تجربه برخی شرایط بهداشت روان مانند اضطراب
احساس ناراحتی در اتاق درمان
انگ اجتماعی همراه با درمان
چطور میتوانم از جلسات رواندرمانیام حداکثر استفاده را ببرم؟
رواندرمانی مانند مراجعه به مطب دندانپزشک یا پزشک نیست، که منفعلانه منتظر بمانید تا ببینید پزشکتان چه تشخیصی میدهد و برای طرح درمان چه تصمیمی میگیرد. به عبارت دیگر رواندرمانی چنین نیست که شما نقشی در بهبودیتان نداشته باشید و فقط چشم به دهان رواندرمانگر بدوزید تا او به شما بگوید چه بکنید یا چه نکنید! بلکه نوعی همکاری و مشارکت فعالانه و دوجانبه بین شما و رواندرمانگرتان است. در حقیقت، صدها مطالعه نشان داده است که مهمترین عامل موثر بر نتیجهبخش بودن رواندرمانی، ارتباطِ دوسویه و تعامل بین بیمار و رواندرمانگر است که با عنوان «اتحاد درمانی» یا «پیمان درمانی» نیز شناخته میشود.
در اتحاد درمانی روانشناس باید به چه نکاتی توجه کند؟
اطمینان حاصل کنید که مراجع احساس راحتی میکند و از نظر فیزیکی راحت است.
به رابطه درمانی فرصت کافی برای توسعه دهید.
از قضاوت در مورد مراجع خودداری کنید.
احساسات شخصی خود را تحت کنترل داشته باشید
قبل از شروع جلسه درمان سوالات خود را برنامه ریزی کنید
شیوه ای که سوالات را میپرسید متنوع کنید.
به مراجع این احساس را بدهید که به خوبی حرف هایش شنیده میشود.
دریابید که مراجع می خواهد در درمان به چه چیزی برسد.
بر نیازهای مراجع تمرکز کنید.
در درمان گرمی، همدلی و دلسوزی نشان دهید.
گسست اتحاد درمانی چیست؟
فقدان همکاری بین مراجع و درمانگر
ایجاد مشکلاتی در رابطه درمانی
گسست ممکن است خارج از آگاهی مراجع و درمانگر باقی بماند و به طور قابل توجهی مانع پیشرفت درمانی نشود. با این حال، در موارد شدید، گسست می تواند منجر به ترک یا شکست درمان شود.
انواع گسست اتحاد درمانی:
گسست کناره گیری (ترک کردن):
در گسست کناره گیری، مراجع یا از درمانگر دور میشود (مثلاً با اجتناب از سؤالات درمانگر)، یا درمان را ترک می کند، یا ممکن است به نظر برسد که مراجع به سمت درمانگر حرکت میکند، اما به نحوی که جنبهای از تجربه خود را انکار کند، از کار واقعی درمان کنارهگیری میکند.
گسست رویارویی (مقابله کردن):
در گسست رویارویی یا مقابله کردن مراجع با ابراز خشم یا نارضایتی به شیوهای غیر همکاری مثلاً شکایات خصمانه از درمانگر یا درمان یا با تلاش برای تحت فشار قرار دادن یا کنترل درمانگر مثلاً درخواستهایی از درمانگر، علیه درمانگر حرکت میکند.
گسست ها می توانند شامل عناصر کناره گیری یا ترک کردن و رویارویی یا مقابله کردن به طور همزمان باشند:
به عنوان مثال، مراجع ممکن است در حالی که لبخند میزند و عصبی می خندد (کناره گیری) از درمانگر انتقاد کند (مقابله).
نشانگرهای گسست کناره گیری
انتقاد از خود و یا ناامیدی
در این نشانگر، مراجع با یک فرآیند دلسرد کنندهی انتقاد از خود و/یا با ناامیدی از درمانگر و کار درمانی کناره گیری میکند. انتقاد از خود ممکن است به شیوههای خود تنبیهی یا خود سرزنشی رخ دهد. ناامیدی ممکن است به شکل ناامیدی از اثر بخش بودن درمان و تکنیکها باشد و به دنبال نکردن تمرینها منجر شود.
به نظر میرسدمراجع با انتقاد از خود یا ناامیدی به درمان و انجام ندادن تمرینها، درمانگر را میبندد و آن امکانی را که درمانگر یا درمان میتواند به مراجع کمک کند را تا زمان رفع گسست پیش آمده، از بین میبرد.
انکار
مراجع با انکار یک حالت احساسی که آشکارا مشهود است، یا انکار اهمیت روابط بین فردی، یا رویدادهایی که به نظر مهم و مرتبط با کار درمانی به نظر می رسد، از درمانگر و/یا کار درمانی کناره گیری می کند. مراجع ممکن است آگاه باشد (یا ممکن است آگاه نباشد) که احساسات واقعی خود را انکار می کند تا از بحث در مورد آنها اجتناب کند.
پاسخ دادن حداقلی
مراجع با سکوت یا با دادن حداقل پاسخ به سؤالات یا اظهاراتی که برای شروع یا ادامه بحث لازم است، از درمانگر کناره گیری می کند. حداقل پاسخهای مراجع برای متوقف کردن تلاشهای درمانگر جهت مشارکت دادن او در کاردرمانی عمل میکند.
نشانگرهای گسست به شیوه رویارویی
شکایات یا ابراز نگرانی در مورد فعالیتهای درمانی، تمرینهای حین جلسات
مراجع، نارضایتی، ناراحتی یا مخالفت خود را با وظایف خاص درمان مانند تمرینهای حین جلسه یا تمرینهای بین دو جلسه تمرینهایی برای خارج از جلسه ابراز میکند. مراجعین ممکن است مستقیماً از یک فعالیت شکایت کنند یا ممکن است نگرانیهای خود را با بیان برخی تردیدها در مورد اثربخشی تمرینها بیان کنند.
در اکثر مواقع، این واقعیت که مراجع تمرینها را انجام نداده است نشان دهنده وجود مشکل در همکاری بین مراجع و درمانگر در انجام وظایف درمانی است.
شکایات یا ابراز نگرانی به درمانگر
مراجع احساسات منفی خود را نسبت به درمانگر ابراز می کند. ممکن است او احساس عصبانیت، بی حوصلگی، بیاعتمادی، کنترل یا طرد شدن کند. همچنین مراجع ممکن است احساس کند که درمانگر در حمایت، تشویق یا احترام به او شکست خورده است. در مواردی ممکن است مراجع از سبک بین فردی درمانگر انتقاد کند یا در مورد شایستگی درمانگر ابراز تردید کند.
مراجع مداخله درمانگر را رد می کند
فرد مداخله درمانگر در جلسه را رد می کند. مراجع ممکن است دیدگاه یا تفسیر درمانگر را رد کند. به عنوان مثال، درمانگر سعی میکند حمایت کند و مراجع به شیوهای خصمانه درمانگر را رد میکند. در واقع، مراجع به چیزی حمله میکند و چیزی را میبندد که درمانگر سعی دارد آن را روی میز بیاورد. برای مثال: ممکن است مراجع سؤال درمانگر را رد کند و بیان کند که این سوال نامربوط یا نامناسب است.
مراجع از خود در برابر درمانگر دفاع می کند
مراجع از افکار، احساسات یا رفتار خود در برابر آنچه که به نظر او انتقاد یا قضاوت درمانگر است، دفاع میکند. ممکن است یک مراجع توصیف “متمرکز به شغل” را به عنوان یک تعریف و تمجید تلقی کند، در حالی که مراجع دیگر، حالت تدافعی به خود بگیرد زیرا آن را به عنوان انتقاد تلقی میکند.
برای دسترسی سریع به مشاوره روانشناسی می توانید برای رزرو وقت مشاوره با شماره های مرکز مشاوره زرین فر تماس حاصل نمایید.
دیدگاه کاربران