همه ما یک منتقد درونی یا یک صدای درونی داریم که برخی از ما از آن به عنوان وجدان یاد میکنیم. منتقد درونی اصطلاحی است که در روانشناسی به بخشی از قسمت درونی ما اشاره دارد که از آن برای داوری و تحقیر خود استفاده میکنیم.
این اصطلاح یک مفهوم مشابه در بسیاری از مکتبهای روانشناسی از جمله فرویدی، سوپراگو، به عنوان قضاوت و مهار سانسور یا به صورت منفی در یونگی و آنیموس است. این صدای دورنی معمولاً به صورت تهاجمی و حمله به افراد است، حسی که به فرد میگوید که او خوب یابد، اشتباه، ناکافی، بیارزش و گناهکار است یا خیر.
انتقاد کردن چیست؟
انتقاد کردن در واقع عمل یا سخنی است که بخاطر نارضایتیهای روانی یا بخاطر مخالف بودن با عقاید یک نفر موجب واکنش نشان دادن میشود. بارها برای شما اتفاق افتاده که در حال انجام کاری هستید و فردی متوجه فعالیت شما میشود. سپس به شما نظراتی مخرب، تحقیرآمیز یا سرزنشکننده ارائه میکند.
ارائه این قبیل نظرها وایدههای شخصی مخالف با عمل شما انتقاد هستند. گاهی اوقات میتوانند جنبه مثبت داشته باشند و گاهی اوقات هم جنبه منفی و بسیار مخرب. تمام این انتقادات تحت تأثیر یک سری خصوصیات اخلاقی در ذهن یک فرد شکل میگیرد.
معمولاً کسانی که کودکی دشواری داشتند با مشکلات روانی کم و بیش دست و پنجه نرم میکنند که خود شخص هم متوجه آنها نخواهد شد. این انتقاد کردنها در انسان هیچ وقت پایانپذیر نیستند و تا آخرین لحظاتی که یک فرد توسط حرفی یا عملی اذیت شود، قابل شنیدن و دیدن است.
اما مسأله اینجا است که شما میتوانید جز این دسته آدمها نباشید و از دیگران انتقاد نکنید؛ یا این که اگر هم از کسی یا چیزی انتقاد میکنید، به گونهای آن را انجام میدهید که فرد مورد نظر دچار ناراحتی روحی و عاطفی نشود.
چرا خداحافظی با منتقد درونی که اعتماد به نفس شما را میکشد اینقدر سخت است؟
ترس از متوسط بودن
به طور متناقض، منتقد درونی اغلب خود را به عنوان یک نیروی انگیزشی در میآورد و شما را به تلاش برای کمال و تعالی سوق میدهد. بسیاری از این میترسند که بدون قضاوتهای سخت منتقد درونی، از خود راضی شوند و به جای اصرار برای دستیابی به پتانسیل کامل خود، به حد متوسط رضایت دهند. به این ترتیب، منتقد درونی با آرزوهای شما عجین میشود و شما را متقاعد میکند که حضور او برای موفقیت ضروری است.
واقعیت این است که منتقد درونی شما را از بین میبرد و به اعتماد به نفس شما لطمه میزند، نه اینکه شما را بهتر کند. والدین به نوعی به طور غریزی میدانند که سرزنش فرزندشان زمانی که کودک در حال یادگیری راه رفتن است کارساز نیست. در عوض، آنها میدانند که از صدای تشویقکننده استفاده کنند. جایگزین کردن منتقد با صدایی که شما را تشویق کند به جای اینکه شما را تخریب کند، شما را بسیار جلوتر خواهد برد.
آشنایی باعث ایجاد آسایش میشود
منتقد درونی، چه خوب و چه بد، حضور دائمی در زندگی شما داشته است. این صدایی است که شاید از کودکی به شنیدن آن عادت کردهاید. به طرز عجیبی، انتقادات آن میتواند مانند شکلی منحرف از اعتبار باشد که الگوها و باورهای آشنا را در مورد خودتان تقویت میکند، مهم نیست که چقدر مضر باشند.
مکانیزم مقابلهای
برای برخی، منتقد درونی به عنوان یک مکانیسم مقابلهای همچون سپری آهنین در برابر آسیبپذیری و طرد شدن عمل میکند. با انتقاد پیشگیرانه از خودتان، ممکن است سعی کنید خود را از انتقادات احتمالی دیگران محافظت کنید. با این باور که اگر اولین نفری باشید که به عیوب خود اشاره میکنید، هنگامی که دیگران به آنها اشاره میکنند کمتر آسیب میبینید. این یک مکانیسم دفاعی ناقص است، اما مکانیزمی میباشد که عمیقاً در روان شما ریشه دوانده است.
تهویه سازی فرهنگی
جامعه ما اغلب انتقاد از خود را نشانه فروتنی و خودآگاهی میداند. از سنین پایین به ما یاد میدهند که خود انتقادگر باشیم و دائماً خودمان را ارزیابی کنیم و بهبود دهیم. در نتیجه، یاد میگیرید که این روایت فرهنگی را درونی کنید و خودانتقادی را با فضیلت و ارزش خود یکسان بدانید.
پیوست هویت
با گذشت زمان، میتوانید آنقدر با منتقد درونی خود یکی شوید که با هویت شما در هم آمیخته شود. شما به اشتباه فکر میکنید که بدون تفسیر مداوم آن، ارتباط خود را با کسی که هستید از دست میدهید و فقدان انتقاد باعث ایجاد خلأ در هویت شما میشود.
تمرینهای خاموش کردن منتقد درونی
وقتی منتقد درونی در حال صحبت کردن است، توجه کنید:
این کار به تمرین نیاز دارد. شما میتوانید از یک دفتر خاطرات برای یادداشت نمونههایی از چیزهایی که منتقد درونی شما میگوید، استفاده کنید. به چند خط از آنچه میگوید توجه کنید. سعی کنید هر روز آن را انجام دهید.
در مقابل منتقد درونی استدلال کنید:
به این نکته اشاره کنید که چگونه احساس بدتری به شما میدهد و واقعاً کمکی نمیکند.
توجه کنید که منتقد درونی چه احساسی در شما ایجاد میکند:
ناامن، شرم و ترس از طرد شدن و رها شدن. این احساسات را نیز یادداشت کنید.
از کودک آسیبپذیر درونی که احساس ترس و شرم میکند، مراقبت کنید:
به خود اطمینان دهید که به روشی که منتقد درونی شما نمیتواند از خود مراقبت کنید.
ضرورت استفاده از روانشناس برای درمان منتقد درونی
افراد زمانی که به نظر نمیرسد نمیتوانند شک و تردیدهای آزاردهنده و احساسات مزمن عزت نفس پایین را از بین ببرند، اغلب به دنبال مراقبتهای بهداشت روان هستند. هنگامی که این تردیدها مبتنی بر واقعیت عینی نباشد، مانند زمانی که یک دانشآموز در رشته تحصیلی خود فارغ التحصیل شده است، اما احساس میکند که او یک شکست تحصیلی دارد، روانشناس میتواند به او در رسیدگی به عواملی که در این زمینه نقش داشتهاند، کار کنند و در این زمینه راهکارهای اساسی پیشنهاد دهد.
رویکردهای متفاوتی وجود دارد که یک روانشناس خوب برای کمک به افراد برای غلبه بر انتقاد از خود اتخاذ میکند. ممکن است این موارد شامل درمان روانکاوی باشد که در آن فرد رویدادهای دوران کودکی را که به مشکلات فعلی کمک میکند، بازبینی کند. درمان شناختی رفتاری نیز یک رویکرد رایج برای پرداختن به منتقد درونی است. درمانگران رفتاری شناختی به افراد کمک میکنند تا افکار خود را شناسایی کنند و این افکار را شکل دهند تا سالمتر و کمتر مخرب باشند.
گاهی اوقات، احساس آزاردهنده یک خودگویی منفی به علت افسردگی یا اضطراب است. افرادی که این شرایط را تجربه میکنند به طور مزمن احساس ناکافی بودن دارند و به شدت از خود انتقاد میکنند.
برای دسترسی سریع به مشاوره روانشناسی می توانید برای رزرو وقت مشاوره با شماره های مرکز مشاوره زرین فر تماس حاصل نمایید.
دیدگاه کاربران